سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایران جاویدان

تخت جمشید

تخت جمشید( پارسه)

 

شهری که آنهمه ملل برای گرفتن حقوق به آنجا می رفتند.* کنت کورث*

هر چند که تخت جمشید قدیمی ترین بنای ساخته شده توسط بشر نیست ولی قدمتی 2500 ساله داردو به علت رعایت اصول و قوانین مهندسی دقیق ، از قبیل انتخاب محل ،زه کشی مناسب ،

به کار بردن ملات های مناسب و... جزو یکی از مقاوم ترین بناهای تاریخی جهان است و یکی از 10، 15 اثر مهم تازیخی جهان.

باستان شناسان مدت زمان ساخته شدن این بنا را حدود 120 سال بر آورد کردند.

اروپاییان این محل را پرسپولیس "کاخ پارسه" نام گذاری کرده اند که کاملا درست است ولی ایرانیان این مکان را که ارتباطی به پادشاه اسطوره ای جمشید نداشته ،"تخت جمشید " نام گذاری کرده اند؟!

 شاید به این خاطر از این اسامی اسطوره ای( که هم برای ایرانیان و هم برای مردم دیگر جهان محترم است.)برای آثار تاریخی خود استفاده می کردند   که این آثار از دشمنان فرهنگ وتمدن ایران در امان بماند .

 

هدف از ساخت تخت جمشید :

 واقعا هدف از بر پا کردن چنین ساختمان عظیمی که اکثر طول عمر سلطنت نه پادشاه (از زمان کوروش تا پایان حکومت هخامنشیان ) را پشت سر گذاشته است و علاوه بر مخارج سنگین ،

ساکنین این بنا ، به تحمل گرد وخاک و سر و صدا های نا هنجار ارابه ها و تراشیده شدن سنگ ها مجبور بوده اند و تازه هم نتوانستند این بنا را به پایان برسانند چه بوده است ؟

آیا هدف نشان دادن شوکت و جلال سلسله بوده است ؟

آیا باقی گذاردن آثار بسیار گرانبهای مهندسی و معماری و فرهنگی و خلاصه قدرت سازندگی دوران هخامنشی را منظور داشته اند  ؟

آیا هدف پادشاهان هخامنشی این بوده که با ساخته شدن این بنا فرهنگ اعتقادی و مذهبی و سیاسی خود را در بیننده القا نمایند و برای همیشه به یادگار بگذارند  ؟

همه باستان شناسان هم عقیده می باشند که سران هخامنشی به علت وسعت خاکشان به داشتن یک پایتخت اکتفا نکرده اند و هر کدام چند پایتخت داشته اند و تخت جمشید پایتخت سیاسی یا اداری مهمی نبوده است و تنها از این ساختمان برای بار عام دادن و پذیرایی از فرستادگان و بزرگان کشور های تابعه ی ایران یا دول خارجی و برگزاری جشن های بزرگ ایرانیان به ویژه نوروز و دیدن از بازدید کنندگان و هدیه آورندگان که از گوشه و کنار این سرزمین پهناور به تخت جمشید می آمدند ، مورد استفاده قرار می گرفته است.

ولی سوال این است که اگر هدف این بوده است، چرا این کاخ ها را با سنگ های کوچکتر و .یا با آجر های رنگارنگ وزیبا تر نساخنه اند ؟

ساختمان تخت جمشید بسیار عظیم است ، در حالی که می توانست با قطعات کوچک ساخته شود و در عوض بسیارزیبا تر و دل فریب تر شود.

چرا هدف سازندگان این بوده که این بنا صد ها سال باقی بماند ؟ چرا نقاشی ها بسیار هنر مندانه می باشد و بیشتر بخردانه و با شکوه است تا زیبا و فریبنده و هوس انگیز .

در تخت جمشید حتی تصویر یک زن هم دیده نشده است .چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ادامه دارد... (منبع : نگرشی نو بر تخت جمشید    "دکتر اردشیر خورشیدیان") 


ایران سرزمین ساخت شیشه

              ایران سرزمین ساخت شیشه

"مدارکی که اخیرا به دست آمده قویا موجب اثبات فرضیه های سال های اخیر است

 مبنی بر این که کشاورزی و شاید صنایع پیوسته به آن یعنی کوزه گری و و صنعت

سفال سازی و بافندگی از فلات ایران آغاز شده است."..

شاید بتوان نخستین مرحله ی شیشه سازی را در ایران به دوره ی ایلامی ها نسبت داد

.در کاوش های معبد چغازنبیل تعداد بسیاری لوله های مجوف شیشه ای به دست آمده

که به صورت مورب درون چهار چوب های پنجره های معبد در کنار یکدیگر قرار

می گرفتند .گذشته از این آثار ،در اینجا قطعه هایی از لعاب شیشه مخصوص ترصیع

 در کاشی های لعاب دار ،مهره های بدل چینی و کاشی های لعاب دار و مهره های

 شیشه ای از محوطه ی باستانی مختلف ایران چون شوش ،زیویه ،حسنلو و ... را

 نشان می دهد که ساخت چنین اشیایی در دوره ی هخامنشی نیز تداوم و توسعه  داشته است ...

با آغاز حکومت هخامنشی در نیمه های هزاره ی اول (550 مپیش از میلاد )هنر ساخت

اشیای شیشه ای از نظر طرح و نقش وارد مرحله ی نوینی شد.

ظاهرا با آغاز پادشاهی اشکانیان در ایران و نزاع های این سلسله با حکومت سلوکی ،

هنر شیشه گری با رکود روبه رو شد.

وجود تعدادی ظرف های شیشه ای از محوطه های باستانی پارت به ویژه در" نسا"

نخستین پایتخت اشکانیان ،حکایت از تداوم این صنعت در دوره ی اشکانی دارد.

دوره ی ساسانی را می توان اوج هنر آبگینه سازی ایران پیش اسلام دانست .

کشف اشیای فراوان شیشه ای در اشکال مختلف و کاربرد های گوناگون از محوطه های

 باستانی  گواه این مدعاست .


زرتشت

    نظر

در این جا بر آن شدم که در باره ی زرتشت واستون بنویسم.........

از زمان زندگانی ومحل چشم گشودنش به هستی کسی نمیداند .

زیرا زرتشت متعلق به زمان بسیار قدیم است که دست تاریخ به آن

نمیرسد .... ادامه مطلب...

ایران من

    نظر

         به نام اهورا مزدا آفریننده ی زندگی و خرد

 ایران من

گر نویسم از جاودانی تو ،گر نویسم زپویاییت،

ز آیین و مهر مردمت  ز کوروش و ز زرتشت وبس ...

دانی چرا ؟

چو من ایرانیم ...

چه بگویم از آرش کمانگیرت ،ز رستم دستان و فردوسیت

کجایند آنان که جز نامی نیک نمانده زایشان هیچ سخن؟

بامن سخن نگو زویرانیت ،زخشکی کارون وسستی زاینده رود

ز کتیبه های گمگشته ات ، ز پاسارگاد...

          به من نگو ز یاد همه رفته ای

                                        نگو در جهان سر گشته ای

         نگو نام عرب زشاخابت نهادند

                                      نگو بزرگمردان سربه بالین نهادند

خدایا یاریم ده چون به جز تو یاری ندارم ...

یزدان من یاری ام ده تا کمی فرهنگ وتاریخ گمگشته ی

 کشورم را در یابم .

          بنویسم زنیاکانم

                               ز میهنم

                                            ز وجودم...