سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایران جاویدان

هنوز.........

    نظر

دلم برای اینجا تنگ شده بود .........

چه قدر سوت و کور........

بی سر و صدا آمده ام که فقط بگویم ،اگر روزی گذرتان به این جا افتاد

 و به یاد من و اندیشه هایم افتادید بدانید:

هنوز برایم قداست دارد خاک پاکی که من از آنم و آن از آن من ...........


سرزمینی که دوستش دارم : ایران

    نظر

 امروز که این جا می نویسم سوالات زیادی در ذهن من باقی است ...

آیا ایرانیان همان مردمانی نیستند که در مهربانی و وطن دوستی زبانزد بودند؟؟؟؟؟؟؟؟

آیا همین مردم در کنار ما کسانی نیستند که روزگازی با شنیدن نام ایران به وجد می آمدند

و جهانی را به وجد می آوردند؟؟؟!!!

آیا همان هایی نیستند که روزگاری عاشق کشورشان بودند؟؟؟

آیا ما همان مردمان هستیم ؟؟؟

آیا من در سرزمین بزرگانی چون کوروش کبیر ،داریوش ،فردوسی و امیرکبیر و... زندگی نمی کنم؟

 پس چرا اکنون چنین است؟

پس آن عشقی که باعث شد فردوسی 35 سال از عمر خویش را صرف پاسداری از زبان ملیش

بکند کجاست ؟؟؟؟اکنون در سینه ی چه کسانی است؟؟؟؟؟؟؟

اگر چه دیگر شاهکارهایی چون شاهنامه هرگز آفریده نخواهد شد ولی آیا فردوسی ها هم مرده اند؟

پس چگونه است که بعضی ایرانیان در میان عقاید خرافاتی تازیان( عربها) هستند و برخی به جای نوروز

 کریسمس را جشن میگیرند؟

دیگر چه کسی ایرانی را می شناسد ؟؟؟؟؟

دیگر افتخار ایرانیان چیست؟

پس آن شور و عشق اکنون در سینه ی چه کسانی است ؟

آیا برای همیشه مرده است ؟

 

نه... اینها نمیتواند نشانه ی مرگ عشق باشد ...

چون عشق هیچ گاه نمی میرد و فقط در سینه ها گم می شود...

وما... و ما نیز همان مردمان هستیم فقط در پیچ و تاب زمانه ی خود گم شده ایم و گذشته ی خود را به 

فراموشی سپرده ایم ..0.

آری ما  فقط گم شده ایم...

 

به خاطر غیبتم نیز  از شما پوزش می خواهم.


تخت جمشید 2

    نظر

تخت جمشید شهری که آنهمه ملل برای گرفتن قانون بدانجا می رفتند ...( اصلاح می کنم ...)

...

آیا نمی توانستند که با نقاشی کردن زنها وگل های زیبا و ترسیم مراسم عیش و نوش و غیره تخت جمشید را فریبنده تر کنند ؟ نقاشی هایی که در ساختن کاخ های آن روز و هم در ساخته شدن کاخ های امروزی از آنها استفاده می شده است ؟

چرا هیچ نقشی در تخت جمشید یافت نشده است که صحنه ی جنگ و خونریزی و قدرت نمایی و زور گویی را نشان دهد ؟ تمام نقاشی های موجود در تخت جمشید صحنه های صلح و آرامش و بزرگی و بزرگواری و شکوه  رامنعکس می کند .

چرا این همه کتیبه از خود به جای گذاشتند و حتی آن ها را در صندوقچه های سنگی گذاشته اند و در گوشه های اتاق پنهان کرده اند ؟ چرا ؟ و چرا؟...

 

" در مجالس نشان داده شده در تخت جمشید ، مناظری مربوط به جنگ و خونریزی وقدرت نمایی که سران سایر ملل در تجسم آن به صورت های گوناگون مباهات می کردند هرگز مشاهده نشده است و نقش های هر کاخ بر مبنای استفاده ای بوده که از هر قسمت کاخ صورت می گرفته است."

  گیرشمن رئیس باستان شناسی فرانسه

 

مگر این شاهان که نزدیک به سی ملت را تحت نفوذ و قدرت خود داشته اند و اداره می نمودند ،در دل چه عشقی به ساختن این بنا داشته اند که اینهمه وقت وپول و وسواس وناملایمات را تحمل می کردند ؟

با توجه به نقاشی های موجود در تخت جمشید که هر کدام پیامی را به بیننده القا می کنند و سنگ نوشته هایی که در این مکان یافت شده ،به نظر میرسد که بالا ترین هدفی که سارنندگان این بنا داشته اند ،این بوده که فنون و هنر های سراسر جهان را در یک محل جمع کنند و ایدئولوژی خاص خود را ،بری مردم آن دوران و برای همیشه تاریخ به جای بگذارند ، تا هر کس با دیدن کاخ آنها به شکوه وعظمت آنان وباور ها و اعتقادات و خواسته ها و آرزوهایشان پی ببرد .

تخت جمشید یک ساختمان ساده نیست بلکه مجموعه ی فرهنگی و هنری است که خط فکری دارد .تخت جمشید مانند کاخ های مشابه پادشاهان آن دوره در جهان نیست که پر از صحنه های شهوت آلود و قدرت نمایی های کاذب باشد .اهرام مصر نیست که تنها به خاطر نگه داشتن جسد مومیایی شده ی یک فرعون ساخته شده باشد ، استادیوم برده داری روم نیست که برای به جان هم انداختن دو انسان برده و اسیر شده به نام گلادیاتور ساخته شده است.

تخت جمشید پر است از شکوه و افکار تعالی به ویژه با مقایسه با دنیای آن روز. تاریخ نشان می دهد که سران هخامنشی ایدئولوژی محکمی داشته و بسیار پایبند بوده اند و نام نیک و باور هایشان و طریق پیشرفت و گسترش امپراطوریشان بعد از 25 قرن ،دقیق تر باقی مانده است ، در حالیکه اسامی و کارهای انجام شده توسط خیلی از سران ایران وجهان ،قبل و بعد از آن ها به افسانه ها پیوست و تاریخ ،اطلاع دقیق از سر نوشت آن ها ندارد و این به لطف سه گروه است ،یکی آثار بسیار محکم وقوی ، با استفاده از لوحه های سنگی و فلزی که تا کنون حدود پانزده هزار کتیبه در تخت جمشید یافت شده و دیگری آثار باقی مانده از تاریخ نویسان یونانی  که نام هخامنشیان رابه عصر رسانس و قرون اخیر منتقل کرده اند و سوم یهدویان که به پاس خوش رفتاری های کوروش و سایر شاهان هخامنشی نام آنان را در کتب مقدس خود به نیکی آورده اند.

 

ادامه دارد؟؟؟